ابن حسین بن حمکان بن جعفر خطیب دینارآبادی. مکنی به ابوعلی همدانی شافعی، درگذشتۀ 405 هجری قمری او راست: ’الواضح النفیس’ در مناقب امام شافعی. (هدیه العارفین ج 1 ص 274)
ابن حسین بن حمکان بن جعفر خطیب دینارآبادی. مکنی به ابوعلی همدانی شافعی، درگذشتۀ 405 هجری قمری او راست: ’الواضح النفیس’ در مناقب امام شافعی. (هدیه العارفین ج 1 ص 274)
دهی است از دهستان کسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد در 25هزارگزی باختر بجنورد و 7هزارگزی جنوب شوسۀ بجنوردبه مراوه تپه. کوهستانی و سردسیر است. 438 تن سکنۀ شیعۀ ترک و فارس زبان دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان کسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد در 25هزارگزی باختر بجنورد و 7هزارگزی جنوب شوسۀ بجنوردبه مراوه تپه. کوهستانی و سردسیر است. 438 تن سکنۀ شیعۀ ترک و فارس زبان دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد در 27 هزاروپانصد گزی جنوب باختر مهاباد و 14 هزارگزی باختر شوسۀ مهاباد - سردشت. کوهستانی و معتدل است. 89 تن سکنۀ سنی کرد دارد. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، توتون، چغندر وحبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد در 27 هزاروپانصد گزی جنوب باختر مهاباد و 14 هزارگزی باختر شوسۀ مهاباد - سردشت. کوهستانی و معتدل است. 89 تن سکنۀ سنی کرد دارد. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، توتون، چغندر وحبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
ظاهراً از خاندان خطیب کرمانی است که در سدۀ دهم تا یازدهم در آن سرزمین شهرت داشته اند. رجوع به ’مزارات کرمان ص 81’ چ سیدمحمد هاشمی و تصحیح حسین کوهی کرمانی و کلمه حسن سبزواری شود. از این مرد کتابی بنام ’ملخص اللغات’ بدست مرحوم دهخدا بوده و از آن در یادداشتهای خود نقل نموده اند و در یک یادداشت در وصف آن گوید: ’ملخص اللغات لغت عربی به فارسی و این کتاب با خردی در غایت اتقان است’. برای اطلاع بیشتر رجوع به مقدمۀ لغت نامه شود
ظاهراً از خاندان خطیب کرمانی است که در سدۀ دهم تا یازدهم در آن سرزمین شهرت داشته اند. رجوع به ’مزارات کرمان ص 81’ چ سیدمحمد هاشمی و تصحیح حسین کوهی کرمانی و کلمه حسن سبزواری شود. از این مرد کتابی بنام ’ملخص اللغات’ بدست مرحوم دهخدا بوده و از آن در یادداشتهای خود نقل نموده اند و در یک یادداشت در وصف آن گوید: ’ملخص اللغات لغت عربی به فارسی و این کتاب با خردی در غایت اتقان است’. برای اطلاع بیشتر رجوع به مقدمۀ لغت نامه شود
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج در 35هزارگزی شمال باختر قروه کنار راه عمومی مالرو و خط تلفن و تلگراف قروه به بیجار. تپه ماهور و سردسیر است. 165 تن سکنۀ سنی، کردی دارد. آب آن از رود خانه بایتمر و محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج در 35هزارگزی شمال باختر قروه کنار راه عمومی مالرو و خط تلفن و تلگراف قروه به بیجار. تپه ماهور و سردسیر است. 165 تن سکنۀ سنی، کردی دارد. آب آن از رود خانه بایتمر و محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
حسن نیت. نیک اندیشی. مقابل سوء نیت، خوش گمانی. نیکوگمانی. و آن حالتی است که آدمی با آن مطمئن باشد و متوقع خیر باشد: حسن ظن بزرگان بیش از فضیلت بنده است. (گلستان). حسن ظن بزرگان در خصم بر کمال است. (گلستان). یکی از بزرگان در حق این طایفه حسن ظنی بلیغ داشت. (گلستان) ، خوش باوری. ساده لوحی
حسن نیت. نیک اندیشی. مقابل سوء نیت، خوش گمانی. نیکوگمانی. و آن حالتی است که آدمی با آن مطمئن باشد و متوقع خیر باشد: حسن ظن بزرگان بیش از فضیلت بنده است. (گلستان). حسن ظن بزرگان در خصم بر کمال است. (گلستان). یکی از بزرگان در حق این طایفه حسن ظنی بلیغ داشت. (گلستان) ، خوش باوری. ساده لوحی
فخرالدین ملک الشعراء هندی متخلص به فخر. درگذشتۀ 1199 هجری قمری او راست: ’المرجئه’ بفارسی، و فخرالحسن در ادب فارسی و نظام العقائد. (هدیه العارفین ج 1 ص 300)
فخرالدین ملک الشعراء هندی متخلص به فخر. درگذشتۀ 1199 هجری قمری او راست: ’المرجئه’ بفارسی، و فخرالحسن در ادب فارسی و نظام العقائد. (هدیه العارفین ج 1 ص 300)